سجادپور- متهم به قتل تحت تعقیب پلیس، در حالی داخل زندان وکیل آباد مشهد شناسایی شد که با هویت جعلی و به جرم سرقت در حال تحمل کیفر بود.  رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی درباره ماجرای دستگیری قاتل فراری به خبرنگار روزنامه خراسان گفت: دوازدهم اردیبهشت سال گذشته، جوانی به نام «مسعود – الف» هدف حمله 3 جوان معتاد قرار گرفت و در پاتوق معتادان با ضربات چاقو به قتل رسید. سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده افزود: در پی وقوع این جنایت، تحقیقات گسترده ای با دستورهای قاضی ویژه قتل عمد، آغاز شد و پس از انجام چند عملیات پلیسی، بالاخره دو تن از متهمان این پرونده با تلاش شبانه روزی کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی دستگیر و به پنجه عدالت سپرده شدند. این مقام ارشد انتظامی با اشاره به فراری بودن سومین متهم تصریح کرد: با توجه به اعترافات دو متهم دستگیر شده و بررسی های تخصصی مشخص شد که متهم فراری نقش مهمی را در وقوع جنایت دارد اما بعد از دستگیری دو همدست 21 و 23 ساله اش به مکان نامعلومی گریخته است بنابراین تلاش ها و تحقیقات در این باره متمرکز شد تا این که بالاخره با به کارگیری منابع و مخبران و همچنین ردزنی های نامحسوس اطلاعاتی، سرنخ هایی از حضور وی در زندان مرکزی مشهد به دست آمد. سرهنگ شفیع زاده خاطرنشان کرد: پس از هماهنگی با مدیران زندان، مشخص شد که «رضا – ق» با هویت جعلی دیگری و به جرم سرقت در حال تحمل کیفر است بنابراین با دستور قاضی ویژه قتل عمد مشهد، این متهم از زندان به پلیس آگاهی انتقال یافت و در بازجویی های فنی به ارتکاب جنایت با انگیزه اختلاف بر سر مواد مخدر اعتراف کرد.
رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی اضافه کرد: تحقیقات بیشتر در این باره با دستورهای محرمانه قضایی و زیر نظر سرهنگ مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی آگاهی) همچنان ادامه دارد.

هدفم از گزارش‌های طنزآلود  شادی جوانان است

گفت‌و‌گو با «ابوالفضل گلابی» گزارشگر بهشهری که ویدئوهای گزارش‌های بامزه‌اش در شبکه‌های ‌اجتماعی پربازدید می‌شود

مجید حسین زاده |  روزنامه‌نگار

 استفاده از عبارت‌های عجیب و غریب، اطلاعات خاص و کمتر شنیده شده از بازیکنان و لهجه زیبای «ابوالفضل گلابی»، باعث شده است تا ویدئوی گزارش‌هایش در شبکه‌های‌ اجتماعی پربازدید شود. در مینی پرونده امروز زندگی‌سلام با او در همین باره گفت‌و‌گو کردیم،اما قبل از آن، بیایید متن چند گزارش‌ او را با هم مرور کنیم: «شوت می زنه و آپاندیس بازیکن حریف رو می‌ترکونه تو این صحنه، چه شوتی زد، اما اصغر فعلا به روی خودش نمیاره و بعد از سوت پایان بازی متوجه خواهد شد که آپاندیسش پر پتو شده!»، «گل می زنه، یک گل می زنه، اکبرجوجه خلیل شهر رو بخوری، همین می شه، اکبرجوجه خاص برای تیم خاص...»، «پاس می ده به رحمت شکوهی، بهترین میوه‌ای که دوست داره گیلاسه، معلم کلاس پنجمش هم رحمت تقوی بوده و دوره ابتدایی ضعیف‌ترین درسش ریاضی بوده...»، «از لیونل مسی پرسیدن که درسته یک شبه موفق شدی؟ گفت بله، اون یک شب 17 سال و 114 روز طول کشید و فقط گلابی تونست من رو با گزارش‌هاش نابود کنه و از پاری‌سن‌ژرمن بفرسته به اینتر میامی...».

گزارشی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند
او متولد ۱۳۵۹ است و درباره دلیل توجه به گزارش‌هایش در شبکه‌های اجتماعی  می‌گوید: «از قدیم گفته‌اند هرچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند. من صادقانه و با قلبم، بازی‌ها را برای مردم گزارش می‌کنم و طبیعی است که بازخورد خوبی داشته باشد،بنابراین مهم‌ترین دلیلش همین است. این را هم بگویم که من آیدی‌کارت لیگ‌ برتر دارم و می توانم در همه مسابقات کشوری بروم، ولی به دلیل نداشتن امکانات، شرایط گزارش‌های بیشتر برایم فراهم نمی‌شود».
برای کانال‌های محلی مان گزارش می‌کنم
از او می‌پرسم که این گزارش‌ها را برای جای خاصی می‌گیرد که می‌گوید: «برای پیج و کانالم در فضای ‌مجازی که مربوط به خودم است و برای کانال‌های محلی خودمان گزارش می‌کنم. وابسته به هیچ جا نیستم. یک وقت‌هایی  به صورت  زنده، بازی‌ها را گزارش می‌کنم و یک وقت‌هایی هم ضبط می‌کنم و سپس انتشار می‌دهم». او درباره این‌که چطور در مسیر گزارشگری قرار گرفت، می‌گوید: «من 12 سال پیش با همکاری با یک نشریه محلی ورزشی با چاپ عکس‌های نوستالژی و ... در سطح شهرستان‌مان شروع کردم که با استقبال مردم مواجه شد.چون احساس می‌کردم تن صدایم خوب است با یک گوشی معمولی می‌رفتم در ورزشگاه‌ها، بازی‌ها را گزارش می کردم. بعد دیدم که هوادارها من را تشویق می‌کنند که چقدر خوب گزارش می‌کنی، شیوه‌ات جذاب است و ... خلاصه گزارشگر شدم».
11 سال شاطر نانوایی بودم
 و 2 سال کارگر ساختمانی
«من 11 سال شاطر نانوایی و 2 سال هم کارگر ساختمانی بودم. بعد کم‌کم شرایطی فراهم شد که احساس کردم باید گزارشگری را دنبال کنم. الان شغلم فقط همین است». گلابی با این مقدمه ادامه می‌دهد: «شاید باور نکنید، اما من تمام بازی‌هایی که شما ویدئوهایش را در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید، با گوشی A32  فیلم برداری و همزمان گزارش می‌کنم».
گزارش‌هایم محتوای فنی و طنز را با هم دارد
او درباره کیفیت گزارش‌هایش می‌گوید: «سعی کردم گزارش‌هایم علاوه بر این که محتوای فنی زیادی داشته باشد، طنزآلود هم باشد تا مردم بخندند. یکی از هدف‌های من، شادی مردم به خصوص جوانان است. مسئولان باید هزینه کنند تا جوانان را شاد کنند و من با چند گزارش این طوری، مردم کشورم را شاد می کنم. حالا شاید گاهی در کوچه و خیابان، برخی افراد من را مسخره هم بکنند،ولی اصلا برایم مهم نیست، هدفم آوردن لبخند روی لب مردم است که به آن رسیدم». از گلابی می‌پرسم به اصطلاح ها و عبارت های متفاوتی که در گزارش‌هایش می‌گوید از قبل فکر کرده که می‌گوید: «به هیچ وجه،من تمام جمله هایی که در گزارش‌هایم می‌گویم، فی البداهه است. فقط فهرست اسامی بازیکنان را در شروع بازی می‌گیرم و بقیه‌اش بر اساس اتفاقاتی است که در بازی می‌افتد. یک وقت‌هایی هم یک سری جاها از من می‌خواهند که در گزارشم برای‌شان جنبه تبلیغاتی داشته باشم. من هم باید درآمدزایی کنم. به طور مثال،یک بازیکن گل می‌زند و اسم غذایی را می گویم که از فلان رستوران خورده یا می‌گویم یک گل می‌زند طلا و تبلیغ طلافروشی می‌کنم و ...». از او می‌پرسم آیا این تبلیغات کفاف مخارج زندگی‌ات را می‌دهد که می‌گوید: «در شهر خودم، یک نیکوکار ورزشی داریم به نام مهندس کیوان فلاح و همچنین رئیس هیئت فوتبال شهرمان که از این دو عزیز تشکر می‌کنم که از من حمایت می‌کنند. البته درآمدم زیاد نیست، اما برایم مهم نیست؛ همین که حضورم در عرصه‌ای است که به آن علاقه دارم، ارزش زیادی دارد و راضی‌ام».
اطلاعات بازیکنان را از خودشان
 و آشنایان‌شان می‌گیرم
میوه مورد علاقه فلان بازیکن یا عطری که از آن استفاده می‌کند، جزو مواردی است که گلابی در گزارش‌هایش به آن‌ها اشاره می‌کند. او در این باره می‌گوید: «اولا من خودم هم در فوتبال و هم فوتسال به عنوان بازیکن بازی کردم و اطلاعات عمومی من بسیار بالاست. بسیاری از این بازیکنان، بزرگان و پیش کسوت‌های فوتبال استان خودم را می‌شناسم. درباره مثال‌هایی که شما زدید، گاهی اطلاعات عمومی را از خود بازیکن می‌گیرم که غذای مورد علاقه شان چیست یا ... . گاهی هم از دوست،آشنا یا فامیل و حتی برادرش می‌پرسم. البته دو تا هم خودم می‌گذارم رویش تا گزارشم کامل‌تر شود! این را هم بگویم که تا حالا کسی از گزارش‌هایم، شاکی نشده است و تا جایی که خبر دارم، همه پسندیدند و خندیدند».
هیچ خلاقیتی در گزارشگرها نمی‌بینم
«گزارش‌های فوتبال همه خسته‌کننده و تکراری شده است و من به عنوان یک طرفدار فوتبال و بیننده، هیچ خلاقیتی در آن‌ها نمی‌بینم، اما من سعی کرده ام از یک مسیر دیگر، بازی‌ها را گزارش کنم». او با این مقدمه ادامه می‌دهد: «همین گزارش‌هایی که من در پیج خودم می‌گذارم، در همه جای کشور پخش می‌شود، اما من از هیچ جایی حمایت نمی‌شوم. این را هم چون زیاد از من می‌پرسند، بگویم که من نه استقلالی هستم ، نه پرسپولیسی. عاشق نساجی هستم و تیم شهر خودم؛شاهین گرجی محله بهشهر».

  رقابت مسابقات در میدان استندآپ کمدی

نگاهی به 4 مسابقه «خنداننده برتر»، «خنداننده‌شو»، «زمانی برای خندیدن» و «بگو بخند»  و گفت‌وگو با یزدان فتوحی درباره بایدها و نبایدهای معرفی کمدین‌ها در تلویزیون

مائده کاشیان

پس از «خنداننده برتر» و «خنداننده‌شو»، استندآپ کمدی طرفداران فراوانی پیدا کرد. بسیاری از برنامه‌ها از حضور کمدین‌ها برای اجرای استندآپ استفاده کردند و مسابقاتی ویژه این هنر تولید شد. پس از «خنداننده برتر»، «زمانی برای خندیدن» و «خنداننده‌شو» ویژه رقابت کمدین‌ها در حوزه استندآپ تولید شد و حالا «بگو بخند» جدیدترین مسابقه‌ای است که میزبان استعدادها در زمینه کمدی است. به بهانه «بگو بخند» چهار مسابقه استندآپ کمدی تلویزیون را بررسی و در گفت‌وگو با یزدان فتوحی نیز درباره تولید مسابقات استندآپ کمدی صحبت کردیم.

تربیت کمدین با مربی و داوری کارشناسی

یزدان فتوحی که  تجربه تولید آثار کمدی مختلفی را در کارنامه دارد، در جمع نویسندگان «خنده‌بازار» حضور داشته و به عنوان مربی نیز در مسابقه «خنداننده‌شو 3» حاضر بود. این کارگردان درباره تولیدات برنامه‌های مختلف در حوزه استندآپ کمدی می‌گوید: «با این ماجرا بسیار موافقم، اما به شرط این که خیلی اصولی و درست باشد و ممیزی‌های بچه‌ها نیز کمتر شود. مدتی پیش، ابوطالب حسینی یک استندآپ را برای من فرستاد که از روی قصه استندآپی که او سال 96 اجرا کرده بود، دوباره نوشته‌ بودند و اجرا می‌کردند! ما به شدت کمبود نویسنده و کارشناسی داریم. زمانی که این کار به بهترین شکل در «خندوانه» انجام شد، دیدید که چقدر استعداد خوب معرفی شد، ممیزی‌ها هم کمتر بود و اتفاقات بسیار خوبی افتاد، اما الان به نظرم خروجی جذابی بیرون نمی‌آید. من چندبار داور چنین مسابقاتی بودم، اتفاقا بچه‌هایی که بیرون استندآپ کمدی اجرا می‌کنند خیلی بهتر هستند. الان در تلویزیون تعدد وجود دارد، اما خروجی خوبی نمی‌بینیم.»

او در توضیح بیشتر برنامه اصولی و حرفه‌ای می‌گوید: «الان فقط برنامه‌ای می‌سازند که یک زمانی پُر شود. اصول یک برنامه این است که یک سری آدم را بیاوری، تعدادی مربی داشته باشند، تمرین و تلاش کنند، چند‌ نفر از کسانی که این‌کاره هستند روی متن‌شان نظر بدهند تا یک فرد تربیت شده این ماجرا بالا بیاید، نه این که هرکسی برای خودش متنی را اجرا کند و چهار داور هم بنشینند و طبق یک سلیقه‌ای نظرات غیرکارشناسانه‌ بدهند، من این جا نخندیدم، فلان جا خندیدم، خیلی بامزه یا بی‌مزه بود، این اصلا کارشناسی نیست.» فتوحی در پاسخ به سوالی درباره این که منظورش مسابقه «بگو بخند» است، می‌گوید: «اولین‌بار آقای خوشرو مدیر شبکه خیلی به من لطف داشتند و از من نظر خواستند و درباره تولید این مسابقه صحبت کردیم، اما چون «جورچین» را می‌ساختم واقعا فرصت نداشتم که این کار را انجام بدهم. خیر، منظورم برنامه خاصی نیست، درباره کلیات ماجرا صحبت می‌کنم.» او در ادامه می‌گوید: «یکی دیگر از مشکلات هم پول است. تلویزیون الان به دلیل کمبود بودجه نمی‌تواند یک برنامه خیلی بزرگ تولید کند، یعنی خیلی نمی‌شود به بچه‌ها هم خُرده گرفت. نقدی که می‌کنم خیلی مربوط به سازندگان نیست، باید یک حامی مالی خوب وجود داشته باشد که یک برنامه باکلاس درخور شعور مخاطب ساخت. واقعا روی دست «عصر جدید» نداشتیم، چون علیخانی این‌کاره است، می‌گویم باید چنین فردی را نگه داشت و فقط او چنین برنامه‌ای بسازد. یک برنامه خوب بهتر از 10 برنامه متوسط و ضعیف است.»

کامیار-در ماه های اخیر و به‌ویژه پس از تغییر مناسبات ایران و عربستان و تحولات منطقه، موضع‌گیری مقامات آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه یکدیگر تامل‌برانگیز شده است. دیروز نیز رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه با فرید زکریا تحلیل گر سیاسی و مجری برنامه  GPS در شبکه سی ان ان گفت: نمی گوییم که همه مشکلات کرانه باختری به دلیل اسرائیل است اما نظرات برخی اعضای دولت نتانیاهو درباره شهرک سازی در کرانه باختری بخشی از مشکل است. جو بایدن ادامه داد: «دولت نتانیاهو شامل تندروترین افرادی است که در عمرم دیدم منظورم از زمان گولدا مئیر تاکنون است.» گولدا مئیر نخست وزیر چهارم تاریخ اسرائیل است که بین سال های 1969 تا 1974 در این سمت بود.رئیس جمهور آمریکا ادامه داد: وزیر دارایی اسرائیل «بتسلئیل سموتریچ» و وزیر امنیت ملی اسرائیل «ایتمار بن غفیر» بخشی از مشکل کرانه باختری اشغالی هستند. کل اسرائیل هم اکنون در کرانه باختری نیست. همه مشکل، اسرائیل نیست اما بخشی از مشکل است به ویژه آن هایی که در دولت اسرائیل هستند و می گویند هر جایی بخواهیم می توانیم مستقر شویم. آن ها حق ندارند این جا (کرانه باختری) باشند.» او در پاسخ به سوالی درباره دعوت از نتانیاهو برای سفر به کاخ سفید گفت: به زودی از رئیس اسرائیل اسحاق هرتسوگ دعوت خواهد شد و نتانیاهو هم درگیر مشکلات داخلی است. وی افزود: امیدوارم نتانیاهو در مسیر اعتدال گام بردارد. دولت آمریکا به صورت منظم و مستمر با اسرائیلی ها در گفت و گوست. جو بایدن  همچنین گفت که برای مسئله اسرائیل و فلسطین، همچنان معتقد است: «راه حل دو کشوری تنها راه حل است.» این سخنان جو بایدن تندترین سخنان علیه نتانیاهو از سوی رئیس جمهور آمریکا به شمار می آید. در نخستین واکنش به سخنان جو بایدن، وزیر امنیت ملی اسرائیل (ایتمار بن غفیر) گفت: بایدن باید درک کند که اسرائیل بخشی از آمریکا نیست. بن غفیر ادامه داد: بایدن باید بداند ما ستاره ای در پرچم آمریکا نیستیم. پرچم آمریکا دارای 50 ستاره به نشانه 50 ایالت است. منظور وزیر اسرائیل این است که اسرائیل ایالت آمریکا نیست. علاوه براین، رسانه های اسرائیلی به نقل از یک منبع که آن را «نزدیک به بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل» توصیف کردند، نوشتند: «جو بایدن وقیح و بی حیاست ... حتی اوباما هم این گونه صحبت نکرد.» در ماه می گذشته وقتی اعتراضات ضددولتی در اسرائیل به اوج رسید، برخی رسانه های اسرائیلی مدعی شدند آمریکا به صورت پنهانی از اعتراضات ضدنتانیاهو حمایت می کند. همچنین در فیلم فاش شده که توسط سایت اسرائیلی «والا» منتشر شد، وزیر دادگستری اسرائیل در صحبت با شماری از یهودیان می گوید یکی از دلایل ناکامی در تصویب طرح اصلاحات قضایی، حمایت دولت آمریکا از اعتراضات بود. پیش از این هم یائیر لاپید نخست وزیر سابق اسرائیل و رهبر فعلی مخالفان هشدار داد به دلیل اقدامات کابینه فعلی اسرائیل و طرح اصلاحات قضایی، اسرائیل آمریکا را از دست خواهد داد. با این حال به نظر می رسد اختلافات موجود در روابط آمریکا و اسرائیل نمی‌تواند راهبردی باشد و باید این‌گونه تحلیل شود که بخشی از هیئت حاکمه اسرائیل با بخشی از هیئت حاکمه آمریکا دچار اختلاف شده‌اند که البته شدت آن نسبت به گذشته افزایش داشته است. اگرچه اتحاد استراتژیک دو طرف در اتخاذ روش و تاکتیک‌ها دچار اختلال شده اما هر لحظه ممکن است با روند تحولات، دستخوش تغییر شود بنابراین به‌رغم آن‌که تشدید اختلافات و شکاف در روابط اسرائیل و آمریکا کم سابقه به‌شمار می‌آید اما نمی‌توان آن را تغییر استراتژیک و راهبردی قلمداد کرد.

 

  تیم‌های لیگ‌ برتری در حالی رقیبان خود را برای حضور در فصل آینده شناختند که جای نام بعضی تیم‌های قدیمی، خالی بود؛ از ابومسلم و پاس بگیرید تا شاهین بوشهر، پیام مشهد، آرارات، شموشک، راه‌آهن، بانک‌ملی و ... . تیم‌هایی که در حال فراموش‌شدن هستند و از بسیاری‌شان فقط یک نام باقی مانده است، اما چرا حضور این تیم‌ها، تنور لیگ را داغ‌تر می کند و ضروری است؟ در پرونده امروز زندگی‌سلام با «حسین بادامکی» بازیکن سابق ابومسلم و «فرهاد کاظمی»، مربی و بازیکن سابق پاس برای پاسخ به این سوال‌ها گفت‌و‌گو کردیم. نکته جالب این‌که وقتی با «کاظمی» تماس گرفتم، می‌گوید: «من مصاحبه نمی‌کنم، ولی اگر کاری داری، درخدمتم.» وقتی که می‌گویم، می‌خواهیم درباره تیم‌های ریشه‌دار ایرانی مثل پاس صحبت کنیم، می‌گوید: «درباره پاس صحبت می‌کنم، درباره ابومسلم و پاس صحبت می‌کنم، درخدمتم».

از آرارات و شموشک تا بهمن و شاهین
مروری بر تعدادی از باشگاه‌های ریشه‌دار و باسابقه‌ای که این روزها اثری از آن‌ها نیست
منحل ‌شدن تیم‌های قدیمی و باسابقه باعث نمی‌شود که از یاد طرفدارهای‌شان بروند. در این مطلب به تعدادی از این تیم‌های ریشه‌دار که روزگاری در قله افتخارات ایران و حتی آسیا درخشیدند، اشاره خواهیم کرد.

پاس تهران نابودی پاس در سال1386 کلید خورد؛ جایی که به همدان هدیه داده شد. باشگاهی که حسن حبیبی و همایون شاهرخی مربیانش بودند و وحید هاشمیان و جواد نکونام را به فوتبال ایران معرفی کرد، با این تصمیم غلط نابود شد.
شموشک  این باشگاه بعد از داستان هایی که در رقابت‌های دسته سوم رقم خورد، منحل شد. شموشک، بازیکنانی مثل رحمان احمدی، محمدرضا خلعتبری، محسن بنگر و ... را به فوتبال ایران تقدیم کرد.
آرارات  این تیم بعد از پرسپولیس و استقلال، سومین تیم پرتماشاگر تهران بود. کارو حق‌وردیان، ادموند بزیک، سرژیک تیموریان، آندو اسکندریان، ادموند اختر و فرد ملکیان، تنها تعدادی از نام‌های بزرگی بودند که از آرارات به فوتبال ایران معرفی شدند.
بهمن  این تیم با وجود انحلال در سال 79، دو بار نایب قهرمان لیگ آزادگان شد و یک قهرمانی و دو نایب قهرمانی در جام‌حذفی به دست آورد. خداداد عزیزی، حمید استیلی، محمد خاکپور، ستار همدانی، نادر محمدخانی، فرهاد مجیدی، علی اصغر مدیرروستا و نعیم سعداوی، مهره‌های سرشناسی بودند که در بهمن توپ زدند.
ابومسلم  این تیم در لیگ تخت‌جمشید، همیشه یکی از بهترین تیم‌های فوتبال ایران بود؛ تیمی که بعد از مدتی نوسان و چند بار تعطیلی، دوباره با قدرت و انسجام به رقابت‌ها برگشت و اواسط دهه80 با مجتبی جباری، بادامکی، آندو تیموریان، خلعتبری و فریدون فضلی، ترکیبی فوق‌العاده در اختیار داشت که تا یک قدمی قهرمانی جام حذفی و حضور در جام باشگاه‌های آسیا پیش رفت.
شاهین  فرزند محبوب بوشهر
در سال 1324، خلیج بوشهر اولین نام این باشگاه بود. این تیم در سال1373 به سطح اول جام آزادگان رسید، اما خیلی زود سقوط کرد. 15سال بعد، شاهین لیگ‌برتری شد و حتی به فینال جام حذفی رسید، اما دوباره سقوط کرد و منحل شد.طارمی محصول این تیم بود.
بانک ملی ‌حدود 16سال از انحلال باشگاه قدیمی فوتبال تهران سپری شده؛ باشگاهی که مهدی مهدوی کیا، مجید نامجومطلق و علی انصاریان را به فوتبال ایران معرفی کرد.

بدون قرارداد و رایگان سرمربی پاس می‌شوم
«فرهاد کاظمی» که هم به عنوان بازیکن و هم مربی در پاس بوده، از امید به احیای آن می‌گوید
باشگاه پاس یکی از قدیمی‌ترین و پرافتخارترین باشگاه‌های فوتبال در ایران بود. این باشگاه موفق به کسب ۵ قهرمانی در بالاترین دسته لیگ فوتبال ایران و یک قهرمانی در جام باشگاه‌های آسیا شده‌ بود که آخرین قهرمانی تیم‌های ایرانی در آسیا بود. فرهاد کاظمی که هم بازیکن و هم سرمربی پیکان بوده، با سپاهان اصفهان در لیگ برتر سال 82 به عنوان اولین تیم غیرتهرانی تاریخ لیگ فوتبال ایران به مقام قهرمانی رسید.
همه بزرگان پاس پای احیای آن هستند
از «کاظمی» درباره آخرین خبرها برای احیای پاس می پرسم که می‌گوید: «الان آقای فرکی، مناجاتی و بزرگان فوتبال پاس پیگیر هستند. ما داریم پیش کسوت‌ها را ترغیب می‌کنیم که دور هم جمع شویم و در آستانه خرید یک تیم لیگ یکی هم بودیم. ان‌شاءا... به زودی این کار انجام شود، اما الان هنوز این تیم را نخریده ایم و هر زمان که اتفاق بیفتد، اطلاع‌رسانی خواهد شد. قصدمان از دور هم جمع شدن این است که یک تیم بخریم. بهتاش فریبا و ... همه گفتند، می‌آیند و پای احیای پاس هستند».
تیم‌های ریشه‌دار
 به لیگ‌ها اعتبار می‌بخشد
از او درباره اهمیت حضور تیم‌های ریشه‌دار در فوتبال می‌پرسم که می‌گوید: «خودتان می‌گویید تیم‌های ریشه‌دار. همین که ریشه و قدمت دارند، موضوع بسیار مهمی است و به هر لیگی، اعتبار می‌بخشد. تیم‌هایی مثل هما، بانک ملی، راه‌آهن و ... حداقل 500 بازیکن به تیم‌ ملی دادند. مگر مثل پیام، پاس، راه‌آهن و ... دوباره گیر می‌آید که بگذاریم به راحتی از یاد بروند و نابود شوند؟»
مربیگری رایگان
هم برای پاس و هم ابومسلم
اودر پاسخ به این سوال ‌که حاضر است برای احیای باشگاه پاس چه کار کند، می‌گوید: «اگر این تیم شکل بگیرد و احیا شود، به همه بزرگان پاس گفتم که من حاضرم رایگان برای این تیم مربیگری کنم. برای اولین بار به شما می‌گویم که برای ابومسلم هم حاضرم همین کار را بکنم. من رایگان می‌ایستم و بازیکنان را تمرین می‌دهم و اصلا قرارداد نمی‌بندم. قرارداد من عرقی است که به این باشگاه‌های ریشه‌دار دارم و با جان و دل در خدمت‌شان هستم.»
رمز قهرمانی پاس در آسیا
 قدمت و یکدلی‌اش بود
از کاظمی می‌پرسم که چرا بعد از پاس، هیچ تیم ایرانی قهرمان آسیا نشد؟ او می‌گوید: «آن موقع تیم‌های آسیایی این‌قدر قوی نبودند. الان تیم‌های آسیایی خیلی قوی شدند. البته رمز موفقیت پاس، به نظر من، ریشه و قدمتش بود که باعث یکدلی پاسی‌ها، دوستی بچه‌های پاس و تلاش‌شان شد. من آن سال در کنار آقای فیروز کریمی، کمک مربی بودم. آن موقع اصلا فکرش را نمی‌کردیم پاس قهرمان آسیا شود، تعارف که نداریم، فکرش را نمی‌کردیم، اما با تلاش و همدلی بچه‌ها، این کار نشدنی به ثمر نشست و شد».

تیم‌های ریشه‌دار باعث افزایش جذابیت و کیفیت لیگ می‌شود
«حسین بادامکی» بازیکن سابق ابومسلم درباره اهمیت حضور تیم‌های قدیمی در لیگ و تلاش‌ها برای احیای ابومسلم می‌گوید

«بادامکی» در پاسخ به این سوال که چرا باید برای احیای تیم‌های ریشه‌داری مثل پاس، ابومسلم، راه آهن و ... تلاش کرد، می‌گوید: «اولین نکته این است که مردم با آن تیم‌ها خاطرات زیادی دارند، بنابراین به آن تیم‌ها تعلق خاطر دارند. این موضوع باعث می‌شود علاقه زیادی به آن تیم داشته باشند و به عبارتی با آن زندگی کنند؛ یعنی با موفقیت آن تیم خوشحالی کنند و با شکست‌هایش، گریه کنند و غصه بخورند. با توجه به این که نسل ما در حال عوض شدن است، حضور نداشتن این تیم‌های قدیمی و ریشه‌دار که شما بعضی‌هایشان را نام بردید، باعث می‌شود به فراموشی سپرده شوند و نسل جدید از ریشه و تاریخچه فوتبال در استان و محل زندگی‌اش اطلاع نداشته باشد».
این تیم‌ها باعث پایداری اخلاق‌
در فوتبال می‌شود
بادامکی ادامه می‌دهد: «با توجه به اتفاقات فرهنگی و اجتماعی که در جامعه  رخ می‌دهد، این تیم‌های ریشه‌دار هستند که باعث می‌شوند اخلاق‌مداری در فوتبال پایدارتر شود. کسی که طرفدار پاس یا ابومسلم بوده، جوانی که امروز می‌خواهد فوتبالیست شود و روزی طرفدار آن تیم‌های ریشه‌دار بوده، می‌داند چه بازیکنان بزرگ و با فرهنگ پهلوانی و جوانمردی در این تیم‌ها بودند، بنابراین شأن و جایگاه خودش را می‌شناسد و می‌داند که این تیم‌ها بر اساس چه معیارهایی بازیکن انتخاب می‌کردند و هم اکنون انتخاب می کنند. این موارد نه تنها در فوتبال که در جامعه هم تاثیرگذار است و توجه‌ها را به سمت مسائل اخلاقی بیشتر می‌کند».
طرفدارهای باتعصب
انگیزه بازیکنان را بیشتر می کنند
بازیکن سابق ابومسلم درباره این‌که آیا حضور تیم‌های قدیمی باعث افزایش کیفیت لیگ هم می‌شود، می‌گوید: «تیم‌های ریشه‌دار به فوتبال هویت می‌دهد و باعث می‌شود جذابیت مسابقات بیشتر شود. تیم‌های ریشه‌دار به دلیل داشتن هویت، طرفدارهای باتعصب‌تری هم دارند، بنابراین توقع تماشاگرهایشان از آن‌ها بیشتر است. همین موضوع باعث می‌شود علاوه بر جذابیت، کیفیت مسابقات هم بیشتر شود. وقتی تیمی ریشه‌دار و قدیمی باشد، تماشاگر همیشه پیگیر آن تیم است، اما وقتی تیمی یک یا 2 سال تشویق می‌شود، اما بعد فراموش می‌شود، چطور دل تماشاگر برایش بسوزد؟ چطور دغدغه صعود دوباره آن تیم به لیگ‌برتر یا موفقیت آن را داشته باشد؟ طرفدار و تماشاگر یک تیم ریشه‌دار از قدیم پیگیر تیم خود بوده، بنابراین همیشه آن عشق و علاقه را دارد. همین موضوع باعث می‌شود بازیکنان تیم‌های ریشه‌دار و قدیمی، برای موفقیت آن تیم بیشتر تلاش کنند و انگیزه بیشتری هم داشته باشند.»